مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

دختری همتای خورشید

شب های قدر

ماه رمضون هم اومد اولش فکر میکردم چه جوری تو این گرما با این روزهای بلند و با وجود بودن تو روزه بگیرم تویی که عادت کرده بودی هر روز بری پارک هوا خیلی گرمه و روزها بلند ولی به همین زودی 21 روزش گذشت خیلی راحت تر از اون چیزی بود که فکر میکردم چند روزی بردمت پارک ولی بعد بهت گفتم پارک گرمه و تو خیلی راحت این رو قبول کردی و الان وقتی بگیم بریم پارک میگی پارک گرمه نیشه بریم خیلی هوامو داری اذیتم نمیکنی  صبح ها میریم طبقه پایین خونه که جلسه قرانه خیلی دوست داری بریم اونجا همه اش میگی بریم خانم قران بخونیم اخر بار که سینه میزیم و میگیم علی علی تو هم باعشق میگی علی علی (علی نگهدارت باشه) وقتی هم که دعا میکنیم دستات رو تا جایی که میشه میاری با...
9 مرداد 1392

مهرسا یعنی

سلام  مهرسا یعنی اینکه صبح که از خواب پا میشه سلام میکنه اگه صد بار بیاد تو اشپزخونه و بره بیرون بازم وقتی بیاد میگه سلااااااااااااااااااااااام مامان خوبی  یعنی وقتی کبوتر تو بالکن رو میبینه اول بهش میگه بغ بغو سلاااااااااام بعد بهش میگه بغ بغو پیشت یعنی شب که میخواد بخوابه باباش رو میبوسه و بهش میگه شب بخیر و این براش عادت شده و تو روز هم هر وقتی کسی رو بوس میکنه بهش میگه شب بخیر یعنی وقتی لباسش رو در میاره حتما میذاره تو کمدش مهرسا یعنی یه زبون شیرین  و مودب اره عزیزم این تویی خود تو که هر روز  شیرین تر و بزرگتر میشی  اونقدر رو گذاشتن لباسات تو کمدت حساسی که چند شب پیش تو خواب لباست رو در اوردم &nbs...
4 مرداد 1392
1